رگ‌تک، استفاده ازفناوری برای انطباق با قوانین

رگ‌تک، استفاده ازفناوری برای انطباق با قوانین

مریم زهدی

یادداشت ها
آزمایشگاه داده و حکمرانی


ناشر : عصر تراکنش
سال نشر : دی 1399

مقدمه

 

رشد بی­وقفه­ی فناوری و تسری آن به تمام ابعاد زندگی انسان ها، حفظ امنیت، هویت، حریم خصوصی و اطلاعات شخصی را بیش از هر زمان دیگری، حائزاهمیت و تبعا نیازمند رسیدگی و قانون­گذاری ساخته است. اگر قوانین محدودکننده را به منزله­ی یکی از موانع موجود برای کسب­وکارها و از طرفی پتانسیل­های فناوری را به عنوان یکی از ابزارهای سودمند در رشد و توسعه­ی آن­ها بدانیم، حال در این میان لزوم فعالیت کسب­و­کارها تحت قوانین جاری کشور و با وجود تهدیدهای بالقوه­ی فناوری که می­تواند موجب نقض قوانین جاری کشور و یا آسیب­ها و خطرات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... شود، شکل­گیری یک چارچوب تنظیم­گرانه، امری ضروری و غیرقابل اجتناب است. به همین دلیل ایده رگ تک یا به عبارتی فناوری های تنظیم یار در چند سال اخیر ظهور و بروز یافته است.

کاربرد اصلی فناوری های تنظیم یار، تسهیل فرآیند سازگاری و تطبیق‌پذیری کارآمد و کم‌هزینه با قوانین بوده و هدف غایی از آن، ایجاد نقطه تعادل میان قوانین محدودکننده و رشد فناوری است. بنا به اظهارات رییس سازمان فرابورس ایران، «سازمان‌ها قوانین متعددی وضع می‌کنند که به خودی‌خود کارآمد هستند اما در مرحله اجرا، با قوانین سازمان‌های دیگر ناسازگاری‌ دارند. وی معتقد است به مرور زمان و به­واسطه­ی وجود داده‌های انبوه می‌توان قدرت تحلیل بیشتری برای تنظیم­گری یافت و وقایع را به سمت شهود­محوری پیش برد. به گفته وی، فناوری های تنظیم یار امکان جمع‌آوری و نظارت بر حجم سنگین قوانین نهادهای مختلف و ایجاد سازگاری و هم‌افزایی آنان را ایجاد می‌کند. او در پایان ابراز امیدواری کرده­است که ذی‌نفعان تنظیم­گری در کشور با کاربردهای این نوآوری آشنا و از آنها بهره‌مند شوند.

سیر تحول فناوری های تنظیم یار (رگ تک)

فناوری های تنظیم یار به عنوان یک پدیده­ی نوظهور از چندین مرحله تکامل و توسعه، گذر کرده است. دو مرحله­ی اول، نشان­دهنده­ی استفاده از فناوری در نظارت و گزارش تنظیم مقررات به منظورکاهش هزینه است که توسط موسسات مالی بزرگ هدایت شد تا برای مقابله با افزایش هزینه­های انطباق و پیچیدگی، فناوری را در فرایندهای داخلی خود ادغام نمایند. در مرحله دوم، تنظیم­کنندگان در تلاشند تا ماهیت دیجیتالی بازارهایی را که نظارت می­کنند مدنظر قرار داده و ظرفیت خود را برای تجزیه و تحلیل داده­های حجیم تولید شده افزایش دهند. انتظار می­رود، رگ تک بیشترین پتانسیل خود را در مرحله سوم توسعه­ی خود به نمایش بگذارد که در آن فناوری به ما کمک می­کند تا برای ایجاد یک سیستم مالی بهتر، معماری آن را بازطراحی کنیم. در نهایت، می­توان استدلال کرد که ماهیت فناوری های مالی (فین تک) و فناوری های تنظیم یار (رگ تک) به طور فزاینده ای باعث تغییر از الگوی KYC به ذهنیت KYD می­شود. به عبارت دیگر، نسل اول و دوم فناوری های تنظیم یار، نمایانگر دیجیتالی شدن فرآیندهای نظارتی است، در حالی که نسل سوم آن در خصوص ارائه یک چارچوب نظارتی برای عصر دیجیتال و تغییر تمرکز خود از دیجیتالی شدن پول به درآمدزایی از داده­ها و ایجاد چارچوب­های جدید برای جایگزینی مفاهیم جدید، مانند حاکمیت داده ها و نظارت بر الگوریتم تمرکز دارد.

فناوری‌های مورداستفاده در شرکت­های تنظیم یار، می­تواند محدوده­ی وسیعی از فناوری و ابزارهای آن از جمله یادگیری ماشین، پردازش زبان طبیعی، بلاکچین و هوش مصنوعی را دربرگیرد. این فناوری­ها داده­ها را با هدف مدل­سازی، تشخیص ریسک، پایش زیر­ساخت­ها، به­روز­رسانی مجموعه قوانین، شناسایی مشتری، مبارزه با پولشویی و جلوگیری از جعل مورداستفاده قرار می­دهند. با توجه به توسعه­ی ابزارهای فناوری، می­توان گفت که امروزه عدم بهره برداری از تمامی پتانسیل­های رگ تک، مربوط به محدودیت­های تکنولوژیکی نیست، بلکه توانایی تنظیم­کنندگان در پردازش حجم زیادی از داده­ها است که ماحصل رشد فناوری و جاماندگی متخصصین داخلی در همگام شدن با فناوری و بهره­برداری از پتانسیل­های آن است.

مرز باریک میان رگ تک و فین تک

 

اگرچه در برخی از تعاریف، رگ تک شاخه­ای از فین تک و به عنوان زیرمجموعه­ی تکامل یافته­ای از آن معرفی می­شود، با این وجود می­توان آن را به عنوان یک پدیده­ی مجزا بررسی کرد، چرا که برخلاف تمرکز ذاتی فین­تک بر حوزه­های مالی، رگ­تک توانایی استفاده در بسیاری از زمینه­های نظارتی را داراست و در زمینه­ی گزارشگری نظارتی، مدیریت ریسک، مدیریت و کنترل هویت، انطباق و نظارت بر معاملات و ... چارچوب­هایی را ارائه می­دهد. شرکت‌های رگ­تک قادر به انتخاب صنعت خود هستند. حوزه­های کاری شرکت­های رگ تک شامل یکی از دسته­های زیر بوده و سهم این حوزه­­ها از کل شرکت­­های فعال در حوزه رگ­تک نیز به شرح زیر است:

  • تایید هویت: افزایش فرآیندهای جمع­ آوری و تایید اطلاعات، خدمات شناسایی مشتریان و سیاست­ های ضدپولشویی؛ ۲۶ درصد
  • جمع­ آوری و تجمیع اطلاعات: جمع ­آوری اطلاعات جدید و تحلیل و تجزیه داده­ ها طبق اهداف شرکت؛ ۱۴ درصد
  • رصد و نظارت: رصد تراکنش­­ها برای جلوگیری از پولشویی و سوء استفاده از بازار و نظارت بر رفتار کارکنان برای جلوگیری از فعالیت­­های مشکوک؛ ۱۳ درصد
  • تحلیل و مدیریت ریسک: مدیریت ریسک طبق پیش­­بینی­­ها و تحلیل سناریوهای مختلف؛ ۱۳ درصد
  • تجزیه و تحلیل و گزارش­­دهی قوانین: رصد، شناسایی و تفسیر قوانین موبوط به کسب و کارهای حوزه مالی؛ ۱۰ درصد
  • انطباق با قوانین: ارائه راه ­حل­­های رتبه­­بندی شرکت­­ها و دیگر ابزارهای بهینه­­سازی فرآیندها مانند مدیریت اسناد و اطلاعات و خودکارسازی تذکرات؛ ۱۶ درصد
  • گزارش­ دهی: تجزیه و تحلیل داده­­ها برای تولید گزارش­­های مرتبط با قوانین و مدیریت گزارش ­دهی؛ ۹ درصد

 

آپ استارت، نمونه ای واقعی از کاربرد رگ تک در بانکداری

 

آپ استارت، یک پلت فرم اعطای وام هوش مصنوعی است که با شعار " ماموریت ما فراهم کردن اعتبار بی­دردسر بر اساس ریسک واقعی"، در آمریکا فعالیت می­کند. این کمپانی برای بهبود دسترسی به اعتبار مقرون به صرفه و در عین حال کاهش ریسک و هزینه­های وام برای شرکای بانکی طراحی شده است. با استفاده از سیستم عامل مبتنی بر هوش مصنوعی آپ استارت، بانک­ها نرخ تصویب بالاتری را ارائه داده، نرخ زیان کمتری را تجربه کرده، و در عین حال وام دیجیتال مورد تقاضای مشتریان بانک­ها را با کیفیت بالاتری ارائه می­دهد. به طور کلی، مدل­های مبتنی بر هوش مصنوعی کمک می کنند تا با سرعت و هزینه کمتری افراد واجد شرایط برای دریافت وام شناسایی شوند. البته در این فرایند باید نهایت دقت به خرج داده شود تا مبادا گروه های محروم اقتصادی و اجتماعی به حاشیه رانده شوند.

الگوریتم آپ استارت، برای مشخص شدن اینکه آیا شخص واجد شرایط دریافت یک وام هست یا خیر، فقط اعتبارات متقاضی را مدنظر قرار نمی­دهد بلکه برای بررسی واجد شرایط بودن او، به دنبال عواملی مانند تحصیلات و تجربه کاری فرد نیز می­باشد. به عبارت دیگر، شرکت‌های مدرن درک کرده اند که مسئولیت مالی یک شخص مهم تر از اعتبار موجود در کارت او است. این در حالی است که وام­دهندگان سنتی از مدل های ساده مبتنی بر فیکو برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی و با چه نرخ بهره ای وام دریافت کند، استفاده می­کنند.

سندباکس؛ ابزاری نظارتی برای ابتکارات رگ تک

 

سندباکس­ها یا به عبارتی جعبه های شنی، محیطی مجازی هستند که برای آزمایش و بررسی تأثیرات فرآیندهای جدید یا فناوری­های نوآورانه مورد استفاده قرار می­گیرند. جالب است بدانیم که این ابتکار در واقع از همان جعبه شنی کودکان، که کاربرد اصلی آن ایجاد محیطی امن برای بازی بدون خطر آسیب رساندن به خود و دیگران و یا آلوده کردن محیط اطراف می باشد؛ الهام گرفته شده است.

سازمان رفتار مالی انگلستان در تعریفی، سندباکس را فضایی ایمن معرفی می­کند كه مشاغل در آن می­توانند محصولات، خدمات، مکانیزم­های تحویل و مدل­های تجاری نوین را مورد آزمایش قرار دهند. جعبه شنی، سه هدف اصلی دارد:

(1) کاهش زمان ورود به بازار

(2) بهبود دسترسی به امور مالی

(3) تشویق به نوآوری

در ایران نیز فینوتک برای نخستین‌بار محیط نرم‌افزاری سندباکس را برای برنامه‌نویسان فراهم کرده است، تا بتوانند خدمات بانکداری باز و وب سرویس‌های ارائه شده را به صورت آزمایشی پیاده‌سازی و آزمایش کرده و چنانچه ایده‌ای برای ایجاد یک کسب­و­کار مالی دارند، در این سندباکس به صورت آزمایشی پیاده­سازی کنند.


 

رگ تک به عنوان یک بازی برد-برد

 

استفاده از ابتکارات فناوری های تنظیم یار برای موسسات مالی، می تواند در کنترل موثرتر هزینه­ها و ریسک­ها و آزاد سازی سرمایه نظارتی مازاد سودمند واقع گردیده و علاوه بر آن، در توانمند سازی شرکت­های نوپای حوزه فین­تک، شرکت­های مشاوره ای و شرکت­های فناوری محور در خلق فرصت­های جدید موثر واقع گردد. از سویی دیگر، استفاده از این ابتکارات می تواند به نهادهای نظارت­گر نیز در شناسایی دقیق تر مشکلات پنهان در فرآیند توسعه و صرفه جویی در زمان لازم برای کشف موارد غیرمنطبق با قوانین حوزه مربوطه مفید فایده واقع گردد.

به همین دلیل می توان گفت که استفاده از پتانسیل­های رگ تک هم به بخش صنعت و هم به نهادهای نظارتی مزایای ویژه ای بخشیده و به نوعی یک بازی برد برد برای هر دو حوزه تلقی می گردد. اگر این ویژگی را در کنار ضرورت مدیریت ریسک در محافظت از کسب و کارها در نظر بگیریم، دیگر تعجب آور نخواهد بود اگر بدانیم سرمایه‌گذاری جهانی بر روی پیاده‌سازی راه‌حل­های فناورانه برای هر کسب­و­کاری در دهه آینده، دیگر یک مزیت رقابتی نبوده و به یک امر عادی و اجتناب ناپذیر تبدیل خواهد شد. در این شرایط سوالی که باقی میماند این است که موسسات مالی و تنظیم گری در کشور ایران تا چه اندازه از این ظرفیت روبه رشد آگاهی داشته و برای هم گام شدن با روندهای جهانی تلاش کرده اند؟ به راستی چه اقداماتی در این حوزه کلید خورده و میزان موفقیت آنها در مقایسه با نمونه های جهانی به چه میزان بوده است؟