مروری بر شرایت اجتماعی، فرهنگی سیاسی دانشگاه از زمان تأسیس تا پیدایش انقلاب
نخستين و مهمترين نکته اي که در تحليل روند کلي فعاليتهاي دانشجويي و فوقبرنامه دانشگاه صنعتي شريف لازم است مورد توجه قرار گيرد، خاص و ويژه بودن دانشجوياني است که وارد اين دانشگاه ميشوند. به طور کلي آنچه باعث برتري اين دانشگاه بر ساير دانشگاههاي کشور گرديده است، دانشجويان (در درجه اول) و هيأت علمي آن (در درجه دوم) ميباشد. صرف نظر از دانشجويان نخبه، دانشگاه از نظر امکانات برتري چنداني بر ديگر دانشگاهها ندارد . مهمتر از برتريهاي هوشي و فکري، دانشجويان دانشگاه از نوعي شعور و فهم برخوردارند که از درک متعارف و معمول زمانه خود فراتر ميرود. دانشجويان شريف، نه تنها با هوشاند بلکه اغلب مجهز به نوعي فهم و استعداد خاص هستند که منحصر به دايره محدود و بسته علم نيست.
اين گونه احساس ميشود که علم و تخصص، به خودي خود کنجکاوي و عطش ذهني- رواني دانشجويان شريف را برآورده نساخته و سيراب نميسازد. حوزههاي جذاب ديگري هم به غير از علم وجود دارد که ذهن پذيرا و مستعد دانشجويان علاقهدروني و باطني نسبت بدانها احساس ميکند .با آن که دانشگاه، نام آريامهر را به همراه داشت و توليت آن نيز بر عهده شاه بود، اما به دليل برخورداري از دو ويژگي نخبه گي و شهرستاني بودن دانشجويان، این دانشگاه در نگاه انتقادي در عرصه اجتماعي و چالش با نظام سياسي موجود نيز پيشتاز گرديد .
دکتر مجتهدی
تولیت عظمای دانشگاه را شخص اول مملكت در آن زمان داشت و این موضوع توقعات زیادی را به وجود آورده بود. شاه در روز افتتاح دانشگاه از دانشجویی سوال میكند انگیزه شما از انتخاب این دانشگاه برای ادامه تحصیل چه بوده است؟ و آن دانشجو جواب میدهد من اطمینان دارم كه در این مكان خواهم توانست آرزوهای فردی و اجتماعی خود را پیدا كنم و این موضوع یك احساس عمومی بوده و اعضای هیئت علمی و كاركنان دانشگاه نیز آینده خود را از لحاظ معنوی و مادی در سطح بالایی تأمین شده میدانستند. همزمان با تأسيس دانشگاه فعاليت هاي دانشجويي نيز آغاز شد. در ابتداي تأسيس دانشگاه، کانون دانشجويان تشکيل و در پنج زمينه فعاليت خود را آغاز نمود: انتشار سخنرانيها، برنامههاي تفريحي، تعاوني دانشجويان، برنامه جشنها و بازديدهاي علمي.
با توسعه دانشگاه، فعاليتهاي دانشجويي وارد مرحله جديدي شده و از اواسط سال 1346 حجم فعاليتها افزايش يافت. اقبال دانشجويان در اين سالها، بيشتر متوجه فعاليت هاي ورزشي بود يكي از رويدادهاي سال 1346 را بايد تأسيس اتاق کوه دانشگاه صنعتي شريف نام برد. برخي وقايع ومسائل صنفي ودر اين دوره بشرح ذيل است پس از چند ماه از شروع كار دانشگاه و تعطیلات 10 روزه بین ثلث اول و دوم در تاریخ 28/10/1345 با مطرح شدن شكایت دانشجویان از ریاست دانشگاه و موضوع بعضی كاستیهای آموزشی و قهر آقای مهندس نیایش به علت اختلاف نظر با نيابت تولیت در اداره گروه آموزش رسمی فنی (از لحاظ تعداد اعضای آموزشی این گروه و احترامی كه دانشجویان برای آقای مهندس نیایش قائل بودند)، اولین اعتصاب دانشجویان در تاریخ 1/11/1345 به همین مناسبت شروع میشود. بین آقای دكتر مجتهدی و معاون ایشان اقای دكتر منتصری هم اختلاف پيش مي آيد و در تابستان 46 دكتر منتصری به ریاست دانشگاه تبریز منصوب میشود. در تابستان 46 به كمك آقای مهندس پیروزنیا، آقای مهندس نیایش با حفظ سمت و همچنین مشاور نیابت تولیت به دانشگاه بر میگردد.
در دومین سال تحصیلي حذف اسامی هیئت علمی تحصیل كرده در ایران در دومین نشریه دانشگاه و متعاقب آن نوشته نشدن اسامی هیئت علمی تحصیل كرده فوقلیسانس (كه عده زیادی هم بودند) روی جزوههای منتشره باعث اعتراض این گروه و شكایت آنها به هیئت امناء میگردد. نارضايتي عده اي به اداره دانشگاه با روش سنتی دبیرستان البرز و یا تاکید او برانضباط و شاید موارد دیگر، در تاریخ 21/11/1346 آقای پروفسور رضا استاد دانشگاه سیراكیوس امریكا به نیابت تولیت عظمای دانشگاه صنعتی و دكتر مجتهدی به ریاست دانشگاه ملی (شهید بهشتی كنونی) منصوب میگردند.
در مورد تعويض رييس دانشگاه دكتر مجتهدي نظر ديگري دارد و مي گويد : بعد از بازديد يك هيئت آمريكايي از دانشگاه شاه دكتر رضا را جاي من انتخاب كرد . نمي دانم اوامر آمريكايي ها را شاه انجام ميداد.شاه خيلي ضعيف النفس بود .شاه خودش تحصيلاتي نداشت ودر امور وارد نبود و اطرافيانش براي استفاده از او زير بغلش هندوانه مي گذاشتند.
زمزمه انتقال دانشگاه به اصفهان در همان زمان تأسیس البته نه به صورت رسمی مطرح بوده ، وبعد ها موجب بروز اختلاف نظر بين نايب التوليه واساتيد گرديد.
دکتر رضا
در دوره كوتاه مديريت ايشان( دكتر رضا) ، بعضی نابرابریها در حقوق حذف شد. ایشان به اعضاء هیئت علمی می گفت كه با عشق دانشگاه زندگی كنید، راه بروید و حتی در موقع خواب هم به فكر دانشگاه باشید و پی امور مادی هم نباشید. اظهارات ایشان در مورد یادگیری و آموزش بیشتر و سریع كامپیوتر در دانشگاه و مملكت، قابل ذكر است . ایشان در صدد تغییر سیستم آموزشی فرانسوی به سیستم امریکایی بودند.
پروفسور رضا به ورزش تنیس خیلی علاقهمند بود و اكثر صبحها با یكی از همكاران با لباس مخصوص تنیس در محوطه دانشگاه بازی میكرد.
دكتر ضرغامي مي گويد :همزمان با ايجاد دانشگاه صنعتي آريامهر در ايران ،انقلاب بزرگ آموزشي در فرانسه واعتراض عظيم دانشجويان آمريكا به جنگ ويتنام در شرف تكوين بود.دكتر رهنما بمنظور جلوگيري از تسري اين اعتراضات به محيط هاي آموزش عالي شاه را تشويق كرد تغييرات بنيادي در نظام آموزش عالي ايجاد نمايد .ودر كنفرانس آموزشي رامسراصول انقلاب آموزش عالي بشرح زير شكل گرفت :
- لزوم ديالوگ با دانشجو
- لزوم پزوهش در محيط دانشگاه
- آزادي دانشجو در انتخاب درس وايجاد سيستم واحدي
- حذف كرسي استادان وپروفسور رضا رييس دانشگاه تهران شد تا اين اين انقلاب را در دانشگاه تهران پياده كند
دکتر امین
به تدريج در اين دوره فعاليت هاي ورزشي از فعاليت هاي فرهنگي دانشجويي جدا و زمينه براي فعاليت گروه هايي مانند گروه تئاتر، گروه جاز، گروه موسيقي ملي، گروه سينما و فيلم، گروه نقاشي و گروه شعر و ادبيات فراهم شد.و در خرداد ماه 1348 سازمان هنري دانشجويان تشكيل گرديده و در چند رشته مهم فرهنگي و هنري، اقدام به جذب دانشجويان علاقه مند کرد. در اين سال ها، فعاليت هاي دانشجويي عمدتاً شکل ذوقي داشته و فعاليتهاي سياسي نيز به صورت پراکنده و کاملاً مخفي انجام ميگرفت اما به تدريج همزمان با شكل گيري گرو ه هاي چريكي و فعاليت آنها در دانشگاه ها، فعاليتهاي سياسي دانشجويان ريشههاي قويتر پيدا کرده و شکل منسجمتري به خود گرفت. گروه هاي چپ و مذهبي، توانسته بودند سلطه وهژموني جبهه ملي و نهضت آزادي را که در دهه 1340 حاکم بود را شکسته و خود پرچمدار مبارزه با شاه گردند . در اين ميان، گروههاي مذهبي نيز طي سالهاي 49 به بعد با راهاندازي انجمن اسلامي دانشجويان و نمازخانه در طبقه سوم ابنسينا و تعاوني مصرف دانشجويان و فعاليتهايي مانند کوهنوردي توانسته بودند در کنار گروههاي چپ كه عمدتا در فعاليت هاي هنري وكوه حضور داشتند، در دانشگاه فعال ظاهر شوند. بهطوريکه نخستين حرکت سياسي دانشجويي در سال 1349 توسط دانشجويان شريف صورت گرفت. اين حرکت در اعتراض به افزايش بليط اتوبوسها انجام شد و دانشجويان همراه با مردم، چندين دستگاه اتوبوس را واژگون ساختند.
. دعوت از استاد مرتضي مطهري و مرحوم علي شريعتي براي سخنراني در دانشگاه در اين سال ها صورت گرفت وسخنراني دکتر شريعتي تحت عنوان «از کجا آغاز کنيم؟» در سالن تربيت بدني فعلي با استقبال کم نظير دانشجويان مواجه شد. در سال 1350 به مناسبت جشن هاي 2500 ساله، نمايشگاه آثار برگزيده نقاشي برگزار شد. اين نمايشگاه به مکاني براي بيان اعتراضات ضد رژيم مبدل گرديد. برخي از تابلوهايي که توسط دانشجويان کشيده شده بود، خشم شاه را برانگيخت و شاه پس از بازديد از نمايشگاه با عصبانيت نمايشگاه را ترک کرد. سفر نيکسون رئيس جمهور وقت آمريکا به ايران در سال 1351 ، با واکنش تند و خشم آلود دانشجويان مواجه شد. تعدادي از دانشجويان دانشگاه صنعتي و دانشگاه هاي ديگر تهران به طرف ماشين وي سنگ پراني کردند. اين واقعه، به شدت خشم ساواک را برانگيخت و به دستگيري تعدادي از دانشجويان انجاميد. . گسترش فعاليت هاي سياسي دانشجويان دانشگاه به درگيري و رويارويي مستقيم بين گارد دانشگاه که به صورت شبانه روزي در جاي فعلي مسجد دانشگاه مستقر بودند و دانشجويان منتهي شد. يکي از روزهاي تاريخي اين دانشگاه 12 ارديبهشت 1350 است و درگيري تمام عيار گارد شاهنشاهي دانشگاه با دانشجويان. در نتيجه اين شورش، صدها نفر زخمي شده و بخش هايي از دانشگاه، کتابخانهها و آزمايشگاهها به ويرانه تبديل شد. ضرب و شتم دکتر گريگوريان، مؤسس و استاد دانشکده مهندسي عمران، توسط گارد دانشگاه حادثه ديگري بود که در اين سال روي داد. برخي اتفاقات سياسي وصنفي در اين دوره بشرح زير مي باشد
- اعتصاب دانشجویان دانشگاه صنعتی به پیروی از دانشجویان دانشگاه تهران شروع و در تاریخ 30/9/1349 دانشگاه مدتی برای دانشجویان تعطیل اعلام میشود.
- در پی تظاهرات دانشجویان، پلیس به فرماندهی سرهنگ طاهری به دانشجویان و حتی بعضی از اعضای هیئت علمی (آقایان دكتر گریگوریان و مهندس ابطحی) حمله میكند و تعدادی از دانشجویان دستگیر و به وسیله دو دستگاه اتوبوس به زندان برده میشوند.
- اعضای هیئت علمی در 19 اردیبهشت به خاطر اعتراض به موضوع فوق استعفا داده و خواهان عذرخواهی رسمی دولت و تنبیه مسببین واقعه میشوند.
بعد از ارسال نامه و اظهار تأسف دولت از سوی نخستوزیر و تشكیل دو جلسه عمومی در تاریخ های 14 و 28 اردیبهشت 50 با حضور آقای دكتر امین جهت بررسی نامه نخستوزیر، بالاخره استعفای همگانی با چند شرط پس گرفته شده و كلاسها تشكیل میشود. ولی عدهای از دانشجویان ترم و بعضی هم چند درس را حذف میكنند. در حقیقت قطع ارتباط شاه با دانشگاه اگر نه به طور رسمی ولی به شكل عاطفی از همین زمان شروع و مدتی بعد از این جریانات سرهنگ طاهری (بعد از این جریانات ارتقاء درجه گرفته و سرتیپ شده بود)توسط سازمان مجاهدین خلق ترور میشود.
در سال 1350 كمیته رفاه از طرف كادر آموزشی برای بررسی و به تحقق رسانیدن رفاه كاركنان دانشگاه تبدیل گردید. اصرار بر پاكسازي دانشگاه از عناصر نامطلوب واخراج 17 استاد و28 دانشجو در سال 50 كه از سوي رييس دانشگاه اجرا نشد.
دكتر ضرغامي در مورد شرايط اين دوره مي گويد: همزمان با جشن هاي 2500 ساله و واقعه اي 12 ارديبهشت سال 50 و ضرب شتم دانشجويان واستادان در يورش پليس به دانشگاه (و شكسته شدن دست دكتر گريگوريان استاد دانشكده سازه در اين حادثه )و استقرار گارد در دانشگاه موجب شد ديالوگ دانشجو استاد معني خود را از دست بدهد واحساس بيگانگي نسبت به محيط دانشگاه در جمع کثيري بوجود آيد.دكتر نصر معتقد بود تشنج محيط هاي دانشگاه ناشي از بيگانگي فرهنگي دانشجويان نسبت به محيط علمي ومهندسي دانشگاه است ولذا مركز علوم انساني را بوجود آورده ودروس فلسفي ديني هنري وتاريخي را به دانشجويان ارائه داد.
دکتر نصر
بهطور کلي طي سال هاي 1350 تا 1356، فعاليتهاي دانشجويي کاملاً جنبه سياسي يافته بود و ساير فعاليتها (از جمله فعاليتهاي هنري و فرهنگي) در راستاي جنبش سياسي دانشجويان قرار ميگرفتند. در اين دوره گروههاي فوقبرنامه بستري بود براي جذب نيرو و کارهاي فکري عناصر سياسي. اکثر گروهها در اختيار چپيها بود. گروههايي مثل اطاق کوه، فيلم، نقاشي، موسيقي، تئاتر عمدتاً دست چپيها بوده و اداره نمازخانه، تعاوني مصرف و کتابفروشي و گروه عکس و انجمن قلم، دست دانشجويان مذهبي قرار داشت. دهه پنجاه به دليل حضور سران سازمان مجاهدين خلق در آن موقع در دانشگاه و بسياري از سران گروههاي چپ، دانشگاه شريف يکي از مراکز اصلي فعاليتهاي سياسي و مبارزات مسلحانه اين گروهها محسوب ميشد.. علاوه بر شهيد شريف واقفي و مرتضي صمديه لباف که در جريان تغيير ايدئولوژيک سازمان مجاهدين خلق در سال 54 به مارکسيسم، به دليل حفظ اعتقادات مذهبي و جدائي از سازمان ترور درون سازماني شدند، گروه ديگري از دانشجويان دانشگاه در جريان مبارزات گروه هاي چريكي ضد رژيم بازداشت و شکنجه شدند و تعدادي نيز به قتل رسيدند. در ميان کشته شدگان، هم از نيروهاي چپ به چشم مي خورد و هم از نيروهاي مذهبي. با بروز انشعاب چپ در سازمان مجاهدين و جذب تعدادي از دانشجويان دانشگاه به فاز چپ، توجه دانشجويان مذهبي به کارهاي فرهنگي و فکري بيشتر شد. برخي اتفاقات سياسي وصنفي در اين دوره بشرح زير مي باشد
- در مراسم 16 آذر52 دانشجویان اعتصاب میكنند و كلاسها به مدت چند روز تشكیل نمیشود وبعلت نامرتب بودن تشكیل كلاسها از این تاریخ به بعد منجر به حذف ترم اكثر دانشجویان دانشگاه میشود
- به علت بیاحترامی به كادر آموزشی (به وسیله مقاماتی خارج از دانشگاه) بنا به دستور شورای دانشگاه استادان 18 دیماه در كلاس درس حاضر نمیشوند.
- درسال هاي 52 و54 دو ترم كامل دانشجويان وتعدادكثيري از دروس آنان در ديگر ترم ها منحل شد.
- خرداد 54به منظور اعتراض به موقعیت مكانی شهرك دانشگاه و به دلیل عدم اجازه شهركسازی از طرف شهرداری، تصمیم به ماندن در داخل دانشگاه در شب گرفته میشود كه اصرار آقای دكتر نصر برای انصراف از این عمل مورد قبول واقع میگردد و بالاخره بعد از دو شب ماندن در دانشگاه (تیرماه 54)، آقای دكتر نصر اطلاع میدهد كه اجازه ساختن شهرك تصویب شده است.
- برداشتن دفتر حضور و غیاب اعضاء هیئت علمی که از زمان دكتر مجتهدی وجود داشت در زمان آقای دكتر نصر موجب رضایت اساتید شد.
دکتر ضرغامی
در اين دوره علاوه بر فعاليت هاي سياسي دانشجويان موضوع انتقال دانشگاه به اصفهان نيز موجب گسترش موج مخالفت ها خصوصا در بين اعضاي هيئت علمي گرديد. . برخي اتفاقات سياسي وصنفي در اين دوره بشرح زير مي باشد
- بروز اختلاف در مورد انتقال دانشگاه به اصفهان منجر به اخراج 13 نفر از اعضای هیئت علمی شد . تعدادی از هیئت علمی که وام مسكن آنها دچار اشكال شده بود با نزدیكی صمیمانه كمیته رفاه «كه منتخب همه اعضاء هیئت علمی بودند» با ایشان به خوبی حل گردید.
- جلسه كمیته رفاه و متعاقب آن كادر آموزشی در تاریخ15/1/55 تشكیل و چون خواستههای مورد نظر انجام نمیشود، در تاریخ 30/1/1355 كادر آموزشی به كلاسها نمیروند.
- درتاریخ7/10/55 تظاهرات شدید دانشجویان خسارات زیادی به دانشگاه وارد شد. فرمانده گارد دانشگاه سرگرد نوروزی بود. اعتصاب دانشجویان اكثراً با زد و خورد و تعقیب ساختمان به ساختمان و بام به بام توسط مأمورین گارد مواجه میشد. سرگرد نوروزی هم پس از مدتی توسط افراد گروه های چریکی ترور گردید.
- اسفند 55 آقای دكتر پرویز آموزگار معاون وزیر علوم و رئیس سازمان سنجش به دانشگاه آمد و در جلسه كادر آموزشی تهدیداتی كرد. پس از این جلسه تصمیم گرفته شد كه اگر وعدههای رفاهی انجام نشود در تاریخ 15/12/1355 اعتصاب شود.
- در1 اسفند 55 دفترچه راهنمای كنكور تصمیمگیری در مورد انتخاب دانشجو برای دانشگاه صنعتی در تهران به بعد موكول میشود.
- فروردین 56 مسئله عدم پذیرش دانشجو در تهران واقعاً جدی شده و به علت مبارزاتی كه علیه دستگاه حاكمه از طرف دانشجویان و اعضاء هیئت علمی كه به خاطر به تحقق رسانیدن خواستههایشان انجام میشد، جریان انتقال دانشگاه از نظر آنان یك حركت سیاسی و حتی تنبیهی از طرف دولت تلقی گردیده و نمیبایست این انتقال انجام میگیرد.
- سوم اردیبهشت 56 اعضای هیئت علمی برای اعتراض به كتك خوردن یكی از استادان دانشگاه تهران، یك شب در داخل دانشگاه میمانند.
دکتر مهران
در اين دوره تظاهرات و انقلاب مردمي شروع شده و تحركات سياسي اساتيد و دانشجويان خصوصا با هدف مخالفت با انحلال دانشگاه،رنگ وبوي ديگري پيدا كرده است. اعتصاب اساتيد در 17 ارديبهشت 57 آغاز گرديده و 5 ماه طول کشيد. نهايتاً دولت به جهت شرايط خاص انقلاب از انحلال وانتقال دانشگاه صرفنظر کرد.. . برخي اتفاقات سياسي وصنفي در اين دوره بشرح زير مي باشد
- از مهر 56 فعالیتهای آموزشی در دانشگاه صنعتی اصفهان شروع شده و دانشگاه صنعتی شریف در تهران دانشجوی جدید نمیپذیرد. همچنین پروفسور مهران سیزده نفر از اعضای هیئت علمی را كه اخراج شده بودند به دانشگاه برگردانید. بهمن ماه 56 پس از جلسات زیاد در مورد ابقاء دانشگاه صنعتی در تهران، برای نخستوزیر نامهای تهیه و ارسال میشود.
وقایع سالهای 57-56 بسیار جالب است. به طور مثال نشستن دانشجویان به صورت ساكت و بیحركت در تالارهای ساختمان مجتهدی و برگزاری مراسم شب شعر 5000 نفری در دانشگاه و تظاهرات در خیابان آزادی تا خیابان امیرآباد شمالی (كارگر شمالی فعلی). سی فروردین 57 دانشجویان یك نگهبان را كه به دستور حبیبی (مدیر امور اداری دانشگاه) اعلامیههای آنها را جمع كرده بود با زنجیر از طبقه سوم ساختمان مجتهدی آویزان میكنند كه در دانشگاه صنعتی و نقاط دیگر و سر و صدای زیادی میكند.
دهم اردیبهشت57 در جلسه عمومی هیئت علمی دانشگاه قطعنامه ابقاء دانشگاه صنعتی در تهران تصویب و قرار میشود در صورت عدم قبول آن، از تاریخ 17/2/1357 كارد آموزشی در كلاسها حاضر نشوند. 18اردیبهشت روزنامهها در مورد اعتصاب دانشگاه صنعتی شریف مطالبی چاپ میكنند و حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف بعد از چند روز اعتصاب قطع میشود و از طرف اعضاء هیئت علمی تشكیل كمیتههای مربوط به اعتصاب مانند كمیته تهیه بولتنهای خبری, كمیته مالی و كمیته حقوقی اعلام میشود. ضمناً قرار میگردد كه در تمام مدت اعتصاب، دو هفته یك بار جلسهای با حضور اعضاء هیئت علمی دانشگاه در یكی از دانشكدهها و یا مراكز برای بررسی اخبار، حمایتها و پیشرفتهای مربوط به اعتصاب تشكیل میگردد. 28 خردادماه مجلس شورای ملی از استادان برای شركت در كمیته عالی مجلس دعوت میكند و در آنجا آقای نبیاحمد نماینده مجلس به مسئله عدم پرداخت حقوق اعضای هیئت علمی اعتراض میكند. مدتی پس از این اعتصاب، سیل حمایت دانشگاهها و مؤسسات آموزشی دیگر، روزنامهها، صاحبان قلم، بازاریان و به طور كلی مردم به طرف دانشگاه صنعتی سرازیر و یكباره این دانشگاه به عنوان یك مركز مبارزه برای حقخواهی معرفی گردیده و از طرف حمایت كنندگان یك صندوق مالی برای پرداخت حقوق به اعضاء هیئت علمی به صورت وام برقرار میگردد (یكی دو ماهی هم از این صندوق حقوق دریافت و بعد پس داده شد).
تیر57 یك دانشجو در جلوی دانشگاه اقدام به خودسوزی میكند و جلسه سمینار بررسی مشكلات دانشگاهی تشكیل میشود. 25 تیر پس از ملاقات عدهای با نخستوزیر و تأكید او برای پذیرش دورههای دكترا و فوقلیسانس در تهران، طی جلسهای در دانشكده فیزیك قرار میشود بر خلاف تصمیم نخستوزیر 700 دانشجو برای دوره لیسانس از طریق انتشار آگهی در جراید پذیرش شوند.
- سوم مرداد57 گردهمایی در سالن اجتماعات دانشكده شیمی با حضور بیش از 200 نفر از دانشگاههای مختلف برگزار و با انتخاب هیئت اجرایی برنامههای حمایت از خواستههای دانشگاه صنعتی (مخصوصاً پذیرش دانشجو) خروج گارد و استقلال دانشگاهها تصویب میشود.
- سوم مرداد آگهی پذیرش دانشجو از طرف شورای دانشگاه صنعتی در روزنامه اطلاعات چاپ میشود و چهارم دولت اعلامیهای صادر میكند مبنی بر این كه دوره لیسانس دانشگاه صنعتی به طور قطع به اصفهان منتقل میشود. در جلسه مطبوعاتی27 مرداد شاه در جواب آقای عنایت برای تعیین تكلیف دانشگاه صنعتی، اظهار داشت كه هیئت امناء تكلیف دانشگاه را روشن خواهد كرد.
- به دنبال تظاهرات ضد رژیم كه از چند ماه قبل شروع و مخصوصاً در ماه مبارك رمضان در شهرهای كشور اوج گرفته بود، دولت آقای دكتر آموزگار تغییر كرد و مهندس جعفر شریف امامی رئیس مجلس سنا به نخستوزیری منصوب گردید و دولت خود را دولت آشتی ملی اعلام كرد. در اولین اعلامیه خود دستور به برگردانیدن تاریخ شاهنشاهی به هجری شمسی (كه در سال 1355 هجری شمسی به 2535 شاهنشاهی تغییر داده شده بود) را صادر نمود. وقایع چند ماه گذشته و همانطور آینده نشان داد كه كار از صدور این نوع اعلامیهها گذشته و اوضاع مملكت به طور دگرگونی و انقلاب پیش میرود.
- درنهم مرداد روزنامه كیهان اعلام میشود كه موضوع دانشگاه صنعتی آریا مهر در جلسات دولت مطرح است و 700 دانشجو برای تهران در این دانشگاه پذیرفته خواهد شد.
- در 15 مرداد رسماً اعلام میشود كه دانشگاه صنعتی آریا مهر در تهران باقی میماند و رئیس دانشگاه توسط شورای دانشگاه انتخاب خواهد شد. تاریخ خاتمه نیابت تولیت پروفسور مهران 15/6/1357 در اطلاعات آموزشی دانشگاه نوشته شده است. لكن پس از مدتی كه از اعتصاب اعضاء هیئت علمی گذشت از پروفسور مهران خبری نبود.
دکتر حسینعلی انواری
همزمان با ملغي شدن موضوع انتقال دانشگاه وموافقت با جذب دانشجوي جديد از كنكور سراسري ، با اوج گيري انقلاب اسلامي و شرايط خاص آن دوره كشور، تجمعات دانشجويي وبحث هاي سياسي در فضاي هال تالارها وجلوي ابن سينا اعلاميه نويسي خصوصا در خوابگاه هاوسخنراني هاي متعدد جهره هاي سياسي در دانشگاه بطور گسترده در جريان بود. بهمين دليل پس از آغاز سال تحصيلي در مهر 57 دانشگاه هاي سراسر كشور تعطيل شده ودانشگاهيان نقش موثري در پيروزي انقلاب در بهمن 57 ايفا نمودند.
مراجع:
- دانشجوي شريف در عرصه فرهنگ.مهندس ميرزايي ، عباس كاكاوند
